کد مطلب:259429 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

فتوای بزرگی که از سامرا صادر شد
ناصرالدین شاه قاجار در سال 1306 ق برای سومین بار رهسپار اروپا گشت تا هر چه بیشتر و بهتر مشغول عیش و نوش های شاهانه گردد و در همین سفر تفریحی بود كه امتیاز انحصار خرید و فروش توتون و تنباكوی ایران و صدور آن به خارج را برای مدت 50 سال به شركت انگلیسی رژی داد، پس از آن كه در این سفر گفت وگوهای مقدماتی این قرارداد كه به نام قرارداد «رژی» معروف است در لندن انجام گرفت، در 28 رجب 1308 ق در تهران به امضای ناصرالدین شاه رسید.

این قرارداد ننگین ماهیتاً استعماری و به زیان ملت و دولت ایران بود و انگلستان اهداف چندی را از این كار تعقیب می كرد از آن جمله:

1 - اعزام مبلغان فرهنگ منحط فرنگ در لباس كاركنان كمپانی، چنان كه نوشته اند: «در مدتی اندك، بیش از دویست هزار فرنگی به عنوان كارگزاران این شركت به ایران اسلامی هجوم آوردند و گروه گروه در شهرها و ولایات ایران مستقر شدند [1] .

2 - استخدام مسلمانان در این شركت برای استثمار و استعمار هر چه بیشتر آنها.

3 - ترویج فحشا و در نهایت استعمار و استثمار یك ملت و در یك كلمه، اشغال غیرمستقیم ایران.



[ صفحه 284]



قضیه چنان خفت بار و رسواكننده بود كه مردم به ویژه علمای كشور را به قیام واداشت علمای تبریز، ضمن تلگرافی به شاه نوشتند:

«با كمال حیرت مشاهده می كنیم كه پادشاه ما كافه ی مسلمین را مثل اسیران به كفار می فروشند... مسلمانان مرگ را بر زیر دست شدن كفار ترجیح می دهند» [2] .

و در تلگرافی دیگر نوشتند:

» 42 سال است سلطنت می كنی، محض طمع، مملكت خودت را قطعه قطعه به فرنگی فروخته ای، خود دانی، اما ما اهالی آذربایجان خودمان را به فرنگی نمی فروشیم» [3] .

علمای شهرهای دیگر نیز سعی كردند تا شاه را از این قرارداد ننگ آور منصرف و او را وادار به لغو آن كنند، اما شاه كه جز به عیش و نوش خویش فكر نمی كرد وقعی به این هشدارها ننهاد.

چنان بود كه روحانیون و علمای آگاه و بیدار، یكی پس از دیگری به هر طریقی كه ممكن بود حوزه سامرا را - كه آن روز خانه امید و پناهگاه مسلمانان بود - به یاری طلبیدند، تا این كه در نهایت امر، آیت الله سید محمد حسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ و زعیم حوزه ی سامرا و مرجع بزرگ آن روز، فتوای بسیار معروف خودش را در تحریم تنباكو صادر كرد و با این كار خداپسندانه، تمام رشته های استعمارگران و خودفروختگان را پنبه كرد...

در خصوص خاستگاه آن حماسه بزرگ كه به حق حماسه ی فتوا نامیده شده و در مورد شأن صدور فتوای تحریم، آیت الله سید رضی شیرازی یكی از نوادگان میرزای بزرگ، از فرزند مرحوم آیت الله نایینی، آقا میرزا علی آقای نائینی نقل می كند كه ایشان گفت:

«از پدرم (مرحوم نائینی) شنیدم: در جریان دخانیه، بین میرزای شیرازی و ناصرالدین شاه، مكاتبات بسیاری شد. رفت و آمدهایی هم بود».



[ صفحه 285]



مرحوم میرزا، شب ها با عده ای از شاگردان، جلوس داشت، در یكی از شب ها به آن عده از شاگردانش گفت: در جلسه ی آینده، هر كدام از شما، صورت تلگرافی مبنی بر تحریم تنباكو بنویسید و بیاورید. در جلسه ی بعد، هر كدام از افراد شركت كننده نوشته ای آورده بودیم، خواندیم و خدمت میرزا تقدیم كردیم، میرزا پس از آن كه تمام نوشته ها را گرفت، صورت تلگرافی را خودش بیرون آورد و خواند:

«الیوم، استعمال تنباكو و دخانیات، در حكم محاربه با امام زمان علیه السلام است».

و فرمود:

«این تلگراف از ناحیه ی مقدسه شرف صدور یافته است. این گونه فرمودند كه صادر كنیم» [4] .


[1] مجله حوزه، شماره 50 - 51، ص 194 به نقل از «قرارداد رژي»، ص 25.

[2] همان، ص 199، به نقل از «ميرزاي شيرازي» ملحقات، ص 241 و.....

[3] همان، ص 199، به نقل از «پيكار پيروز تنباكو» ص 42 و...

[4] مجله ي حوزه: شماره ي 50 - 51، ص 42.